خانواده مافیایی من پارت{2}
صبح ساعت ۹
کوک:مینهی..مینهی پاشو ساعت نهه
جیمین:پاشو دیگه
مینهی:بزارید یکم بخوابم(بازم خوابید)
جیمین:نع اینجوری نمیشه باید با روش همیشگی بیدارش کنیم.
کوک:آره انگار چاره ای نیست تهیونگ بیارش
تهیونگ با پارچ آب وارد میشود(اژدها واردمیشود🤣)
شالاپ
مینهی:آهههه هاه هاه هاه(نفس نفس)
مینهی:کثافتا اگه دستم بهتون برسه
جیمین:اگه تونستی مارو بگیر
مینهی:نیازی به توانایی نیست لاکپشتم میتونه شمارو بگیره
کوک:خودم خفت میکنم(داره جدی میگه واقعا میخواد خفش کنه)
مینهی:نمیتونی کاری بکنی
کوک:جدا؟
مینهی:اوهوم
کوک مینهی رو گرفت و نشست روش وقلقلکش دادو مینهی داشت خفه میشد
کوک:که لاکپشتم میتونه منو بگیره هااا(بلند)
مینهی:آههه...غلط.... کردم ....آییی....ولم کن....آخخخخ
♧اینجا چه خبره اول صبحی؟
کوک:هیچی.از روی مینهی پاشد
مینهی:سلام پدربزرگ
پدربزرگ:سلام و زهرمار بیاید صبحونه
مینهی وکوک:چشم
کوک:ولی کیف داد(خنده)
مینهی:آره(خنده)
پدربزرگ: بیاید دیگه
.
.
.
.
.
شرطا برای پارت بعد
لایک:۵
کامنت:۵
ممنون که حمایت میکنید☁️💜☁️
کوک:مینهی..مینهی پاشو ساعت نهه
جیمین:پاشو دیگه
مینهی:بزارید یکم بخوابم(بازم خوابید)
جیمین:نع اینجوری نمیشه باید با روش همیشگی بیدارش کنیم.
کوک:آره انگار چاره ای نیست تهیونگ بیارش
تهیونگ با پارچ آب وارد میشود(اژدها واردمیشود🤣)
شالاپ
مینهی:آهههه هاه هاه هاه(نفس نفس)
مینهی:کثافتا اگه دستم بهتون برسه
جیمین:اگه تونستی مارو بگیر
مینهی:نیازی به توانایی نیست لاکپشتم میتونه شمارو بگیره
کوک:خودم خفت میکنم(داره جدی میگه واقعا میخواد خفش کنه)
مینهی:نمیتونی کاری بکنی
کوک:جدا؟
مینهی:اوهوم
کوک مینهی رو گرفت و نشست روش وقلقلکش دادو مینهی داشت خفه میشد
کوک:که لاکپشتم میتونه منو بگیره هااا(بلند)
مینهی:آههه...غلط.... کردم ....آییی....ولم کن....آخخخخ
♧اینجا چه خبره اول صبحی؟
کوک:هیچی.از روی مینهی پاشد
مینهی:سلام پدربزرگ
پدربزرگ:سلام و زهرمار بیاید صبحونه
مینهی وکوک:چشم
کوک:ولی کیف داد(خنده)
مینهی:آره(خنده)
پدربزرگ: بیاید دیگه
.
.
.
.
.
شرطا برای پارت بعد
لایک:۵
کامنت:۵
ممنون که حمایت میکنید☁️💜☁️
۹.۶k
۲۹ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.